English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1432 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disturbing moment U گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
concentric shafts U شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
round out U دورزدن هواپیما برای نشستن
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
post implementation review U ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
yawed U دوران هواپیما حول محورقائم
yaw U دوران هواپیما حول محورقائم
axial of an aircraft U محور هواپیما
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
axis of control U محور کنترل هواپیما
internal power U توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
uplifts U سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
uplift U سوختی که داخل هواپیما حمل میشود
roll out U سر خوردن هواپیما
phugoid oscillation U نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
avionic U مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
critical angle of attack U زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
bomb release line U خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
lubber line U خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
nose down U خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle U زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
inflexed U منحنی یا کج شده بطرف داخل یا خارج و یابطرف پایین ویابطرف قطب و محور منحرف شده
air man U کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
rigging position U وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
utilised U مورداستفاده قرار دادن
utilises U مورداستفاده قرار دادن
utilizes U مورداستفاده قرار دادن
utilize U مورداستفاده قرار دادن
utilising U مورداستفاده قرار دادن
utilizing U مورداستفاده قرار دادن
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
axis of rotation U محور دوران
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
blank U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest U حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
click art U صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
rolls U دوران حول محور طولی غلطش
rolled U دوران حول محور طولی غلطش
roll U دوران حول محور طولی غلطش
lathe center U مرکز یا محور دوران ماشین تراش
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
bank U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
gearbox stud U محور کوچک داخل جعبه دنده
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
anieoro U از داخل به خارج
circulatory U مربوط یه دوران خون
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
at home and abroad U در داخل و خارج [از کشور]
on side U در داخل خط خارج نشده
internally or abroad U در داخل و خارج [از کشور]
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
barrier minefield U میدان مین داخل مانع
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
period U منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
periods U منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
To jump the queue. U خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
inside out <idiom> U داخل به خارج برگشتن ،واژگون شدن
reposing upon U قرار گرفته بر
airplane U هواپیما
planing U هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
flight U هواپیما
one aircraft was shot down U یک هواپیما
tailplane U دم هواپیما
flying machine U هواپیما
escadrille U 6 هواپیما
air plane U هواپیما
planes U هواپیما
airplain U هواپیما
planed U هواپیما
aircraft U هواپیما
plane U هواپیما
aeroplane U هواپیما
air craft U هواپیما
airplanes U هواپیما
aeroplanes U هواپیما
underlying U در زیر قرار گرفته
nidicolous U در اشیانه قرار گرفته
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
captains U فرمانده هواپیما
screw U ملخ هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
captaining U فرمانده هواپیما
airframe U شاسی هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
arresting sheave U پل مهار هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
aerodrome U فرودگاه هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
albatrose U یک نوع هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
captain U فرمانده هواپیما
captained U فرمانده هواپیما
ground crew U کارکنان هواپیما
port U فرودگاه هواپیما
airframe U بدنهء هواپیما
airscrew U ملخ هواپیما
altitudes U ارتفاع هواپیما
agl U رادار هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
propeller U ملخ هواپیما
rudder bar U فرمان هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aeromechanic U مکانیک هواپیما
flight manifest U بارنامه هواپیما
aerocommander U نوعی هواپیما
screws U ملخ هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
loads U بارمهمات هواپیما
planing U صاف هواپیما
leading line U خط هدایت هواپیما
hijacker U هواپیما ربا
axes of an airplane U محورهای هواپیما
fuselage U بدنه هواپیما
avigation U فن هدایت هواپیما
crews U خدمه هواپیما
airframe U اسکلت هواپیما
Recent search history Forum search
2off-season
2off-season
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1اصلاح ترجمه
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1Is it disregard?
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com